صبح روز هفدهم مهر ۱۴۰۴، استانداری همدان میزبان یکی از دیدارهای مهم رسانهای در استان بود. حمید ملانوری شمسی استاندار همدان، در چارچوب برنامهی تقویت ارتباطات رسانهای استانی در سطح ملی، میزبان حسین جابری انصاری، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) شد تا دربارهی راهبردهای جدید اطلاعرسانی و جریانسازی رسانهای در همدان گفتوگو کنند.
به گزارش پایگاه خبری استانسازان؛ جلسه در فضایی تخصصی آغاز شد و محور بحث، کارآمدی رسانه و شیوههای نوین در انعکاس خبر و بازآفرینی گفتمان «اعتماد عمومی» بود.
دکتر حسین جابری انصاری که سالهاست در حوزههای مطالعاتی مرتبط با روابط بینالملل و روابط دیپلماتیک فعالیت داشته و سخنگوی وزارت امور خارجه و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای این وزارتخانه بوده؛ معتقد است اطلاعرسانی بدون تحلیل، بهمعنای خامفروشی اطلاعات است، و این همان چیزیست که ساختار رسانهای ایران باید از آن فاصله بگیرد.
به بیان دیگر؛ آنچه مدیرعامل خبرگزاری ایرنا آن را الزام تبدیل فرایند یک «رخداد خبری» به عنوان «مواد اولیه»؛ در زنجیرهی اطلاعرسانی به یک «محصول خبری» میداند؛ این است که ررویدادهایی که حادث میشوند، از جمله افتتاح پروژهها، کلنگ زنیها و ... باید بعد از بازتاب رسانهای اولیه، کارکردهایش برای زندگی عموم مردم تشریح و تبیین شود. فلان جاده که افتتاح میشود، باید نتایجش به مردم اعلام شود. سدی که افتتاح میشود، پروژههای توسعهای و عمرانی و ... هر کدام وقتی افتتاح میشوند، باید کارکردها و نتایجشان برای مردم معرفی شود؛ در شرایط فعلی، اغلب خبر آنها بازتاب داده میشود! این به نوعی خام فروشی اطلاعات است. تولید محتوای ساده و خامفروشی همین است.
.jpg)
در صورتی که افتتاح یک پروژه، که به معنای پایان فعالیت عمرانی است، از منظر خبر، تازه ابتدای اطلاع رسانی است! در این مسیر، باید تمام زوایای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... به مردم معرفی شود. این مدل معرفی و تأثیر آن بر زندگی مردم حلقهی مفقودهی اطلاعرسانی در ایران است. در واقع در این شرایط است که میشود گفت عملیات رسانهای راهکار احیای رسانه است.
این نکته در روابط عمومیهای استانداریهای کشور هم مانند یکی از حلقههای مفقوده حضور دارد. ممکن است وظیفهی روابط عمومی استانداری مستقیم این نباشد که اخبار را تحلیل کند، اما باید رسانههای استان را به آن سمت سوق دهد. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری فضای رسانه در استانها به آن نیاز دارد، خبرهای مرتبط با افتتاح و بریدن روبان و ... نیست، بلکه تشریح، تبیین، توضیح کاربردها و کارکردهای این رخدادهای حادث شده است.
به همین اعتبار؛ اتفاقاً باید پس از افتتاح یک مسیر جدید جادهای یا راهآهن، خبرنگار سراغ گزارش تحلیلی برود. گزارشی که از کاهش زمان سفر، تعداد اشتغالهای ایجادشده، و ... منتشر کند تا مردم آگاهی پیدا کنند که این رویداد تحقق یافته، چه دستاوردی برای زندگی آنان به ارمغان آورده است.
بر همین اساس است که تاکید میشود «رسانه، نهادِ تولید معناست نه تکرار رخداد» اگر این اصل در بازتاب خبر یا گزارش بهدرستی اجرا شود، نهتنها بخشی از اعتماد عمومی ترمیم میشود؛ بلکه نقد عقلانی نیز جایگزین هیاهوی شبکههای اجتماعی خواهد شد.
و هم از این جاست که البته کار استانداران نیز سادهتر خواهد شد. تاکید دکتر جابری انصاری در این دیدار این بود که اگر اطلاعرسانی از مسیر تشریح و تبیین درست انجام شود و مبتنی بر بیان کارکردها باشد؛ صدای استان درستتر و دقیقتر به نهادهای بالادستی در مرکز میرسد و آنجاست که مناسبات تصمیمگیری میتواند دستخوش تغییرات و تبعیض مثبت شود.
به دیگر معنا؛ استاندار به همراه سایر ارکان حاکمیت؛ با سرمایهای که رسانه برای آنها ایجاد کرده و مردم را به سمت خود سوق داده، میتواند چانهزنی بیشتری در امور استان با مدیران و تصمیمسازان ملی داشته باشد.
.jpg)
جنگ روایتها؛ پیروزی جعل بر اصل؟!
دکتر ملانوری شمسی نیز در این جلسه به نکاتی اشاره کرد که مورد گلایهی بسیاری از فعالان رسانه و حتی مخاطبان رسانههاست. گلایه این است که چرا در جنگ روایتها، آن روایت که نسبت بیشتری با حاشیه، یا حتی جعل واقعیت دارد بیشتر بازنشر میشود!؟
متأسفانه برای برخی از رسانهها، نشر دادن موضوع ریختن چای روی پیراهن فلان مدیر یا استاندار، اشتباه لفظی در بیان یک گزارش و خبرهای این چنینی مهمتر از بازتاب اخباری است که میتواند تأثیر روانی مثبتی در جامعه و مردم داشته باشد!
این را باید دقت داشت که کار رسانه صرفاً تولید خبر نیست؛ رسانه باید روح امید را در جامعه بدمد، بازتاب اخبار منفی و بزرگنمایی ناکامیها در شبکههای اجتماعی بهمراتب بیشتر از انتشار اخبار مثبت است، و همین روند، اعتماد اجتماعی را تهدید میکند. بنابراین هر خبرنگار به عنوان یک کنشگر اجتماعی، شایسته است این مسئولیت را برای خود قائل باشد که در حد توان، مردم جامعه را به سمت اخباری ببرد که امید به آینده در آنها تقویت شود.
برخی فعالیتهای امیدآفرین که در یک سال گذشته انجام شده از مسیر خبر و اطلاعرسانی به نشر رسیده اما انگار بایسته است که مسیر اطلاعرسانی تغییراتی مبنایی پیدا کند؛ سؤالهایی مانند اینکه مرجعیت کدام رسانه بیشتر است؟ مردم به چه رسانههایی تمایل بیشتری دارند؟ دلیل تمایلشان چیست؟ رسانههای رسمی ضریب نفوذ بیشتری دارند یا رسانههای غیر رسمی و ... سؤالاتی هستند که اهالی رسانه به صورت تخصصی میتوانند به آن پاسخ دهند.