علیرضا نوری کجوریان
به گزارش پایگاه خبری استانسازان؛ به اعتقاد صاحبنظران، «فینسک» به عنوان سدی فاجعه آمیز و غارت منابع آب مازندران و دیواری بلند در برابر حیات و سرزندگی محیط زیست و جنگلهای هیرکانی قد برافراشته است. اساس این سد غلط و غیر کارشناسی بوده و جز منفعت و رانت برای عدهای ذینفع حاصلی جز بیابان زایی و نابودی زیست بوم و حیات مازندران و گلستان و جنگلهای هیرکانی ندارد.
به زبان ساده دیگر نمیتوان به اسم تأمین و ارتقای امنیت آب برای یک استان و ناحیه باعث ایجاد بی امنیتی آبی و غذایی در مازندران و بالطبع کل کشور شد.
عضو کمیته بحران زیست محیطی در منطقه منا «خاورمیانه و شمال آفریقا» در سازمان ملل با بیان اینکه بزرگترین نگرانی و ترس من از پدیدههای پدافند غیر عامل در این منطقه از سه عامل اصلی؛ «منابع آبی»، «امنیت غذایی» و «تغییرات اقلیمی» برای ایران و مخصوصاً استان مازندران است، افزود: مازندران نقش بسیار پررنگ و مهمی را در تأمین سبد غذایی برای کل کشور دارا است.
پرفسور شبنم دلفان آذری در گفتوگو با مهر افزود: واضح بگویم که عدم توجه جدی به این هشدار و انتقال آب و سد فینسک نه تنها مازندران بلکه کل کشور را با بحران جدی «امنیت غذایی» مواجه خواهد کرد، در حقیقت از آنجایی که کشور با شرایط تحریمی سخت و جنگ اقتصادی مواجه بوده و در سالهای اخیر پررنگتر شده لذا توجه به این واقعیت بسیار مهم است که تحت هیچ شرایطی نباید بر سر «موضوع غذا و امنیت غذایی» دچار چالش شویم.
وی با اظهار اینکه تأمین غذای مردم شوخی نیست و باید بسیار عمیق و جدی انگاشته شود چرا که نمیشود از مردم خواست در مورد منابع غذایی کوتاه بیایند و در این راستا مسئله منابع آب در استان مازندران نقش بسیار امنیتی و حساس دارد، ادامه داد: از طرفی با توجه به توریستی بودن استان که حداقل یک چهارم جمعیت کشور از مازندران بازدید میکنند و همچنین پدیده جدی خشکسالی، کمبود منابع آبی برای کشاورزی بسیار جدی و هشدار دهنده بوده و اثرات آن همین الان آشکار است.
نویسنده کتاب مدیریت توسعه پایدار محیط زیست ادامه داد: این یک وظیفه است که برای جلوگیری از ادامه فعالیت «سد فینسک» همه جامعه باید خود را مسؤول دانسته و قدمی برای آن بردارند و به طور بسیار جدی پرونده این سد برای همیشه بسته شود، چرا که در غیر این صورت از مازندران «بیابانی» بیش نخواهد ماند.
این محقق بینالمللی محیط زیست با عنوان اینکه متأسفانه این واقعیت تلخ را باید بدانیم که مازندران و کشور حداقل چهار سالی را با پدیده جدی خشکسالی مواجه شدهاند که این حقیقت غیر قابل انکار به عنوان یک خطر جدی به حساب میآید، تصریح کرد: خشکسالی، یک پدیده و یا واقعه تغییرات اقلیمی است که خصوصیات آن بستگی به مدت، استمرار، شدت و وسعت منطقه تحت تأثیر و تسلط آن دارد که میتواند کوتاه و یا طویل المدت و کشنده باشد.
دلفان آذری یادآور شد: حقیقت این است که سمنان، به عنوان ششمین استانی است که مصرف سرانه آب در آن بسیار بالا است، به طوری که حتی وزیر نیرو هم به این امر اذعان کرده که سرانه مصرف بخش کشاورزی استان سمنان را بالاتر از میانگین کشور است و اعلام این واقعیت که چشمه «روزیه» به تنهایی میتواند نیاز آب شرب سمنان را تأمین کند و این به قاطعیت بیانگر این واقعه است که انتقال آب بیشتر به سمنان، نه تنها دلیلی برای رفع کمبود آب آن منطقه نیست بلکه به این معنا است که با نابودی منابع آبی و حیاتی مازندران، کمک به مصرف بیشتر آب، حداقل ۱۰ درصد در سمنان میشود.
سفیر سبز خاورمیانه تصریح کرد: در اینجا میتوان متوجه شد که دغدغه واقعاً کمبود آب نیست چرا که خیلی ساده میتوان با «مدیریت بهینه مصرف آب»، «راهکار تسویه و مصرف مجدد پسابهای صنعتی، کشاورزی و شرب» و «بهبود الگوی رفتاری مصرف آب در شرب و کشاورزی» بر این مشکل فائق آمد، نکته اینجاست که چرا هنوز هیچ گونه اقدامی برای تعدیل و مدیریت این مصرف انجام نشده در حالی که با روشهای بالا، دیگر کم آبی در استان سمنان مطرح نخواهد بود چرا که در اصل، کم آبی در سمنان نداریم!
مؤلف کتاب تغییرات اقلیمی در دوران مدرن افزود: ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که اگر حتی در مورد تأمین آب صنایع سمنان هم بحثی مطرح باشد، «۵۰ درصد واحدهای اکثر شهرکهای صنعتی مستقل در غرب و شرق استان در بهترین حالت تعطیل است و اگر هم بالفرض ظرفیت تمام شهرکها فعال شود، باز هم میزان کل آب مصرفی در صنایع استان سمنان حداکثر ۵۰ تا ۵۵ میلیون مترمکعب است و این میزان اصلاً عدد قابل چشمگیری نیست که نیازمند انتقال آب بین حوضهای داشته باشد و باعث نابودی و تخریب کامل مساحت زیادی از محیط زیست، فاجعه خشک کردن رودخانههای تالار و تجن و سطح زیست کشت وسیع مزارع کشاورزی، بیکاری، استرس مضاعف، بهم زدن سبد غذایی استان مازندران و به خطر انداختن «امنیت غذایی» و منابع آبی این استان شود.
دلفان آذری با اظهار اینکه سرانه شرب در استان سمنان ،۲۱۸ لیتر در ثانیه که این عدد بسیار بالا است، افزود: در حقیقت سمنان رتبه ششم مصرف آب شرب در کشور را داراست و به راحتی این نیاز آب استان سمنان، با کمی اصلاح الگوی مصرف، مدیریت بهینه و مصرف در بخشهای شرب خانگی و کشاورزی و مصرف مجدد پسابهای صنعتی قابل تأمین است.
نابودی و قلع و قطع درختان چندصد ساله «اورس ها»
این محقق بینالمللی محیط زیست و استاد دانشگاه عنوان کرد: درختان در این منطقه قدمت و سبقه تاریخی دارند به طوری که بر اساس گزارشها، وسعت بالای ۸۰ درصد درختان این منطقه را «اورس»ها تشکیل میدهد. «اورس»ها گونه بسیار نادری از درختان رطوبتخواه ممتازی هستند که عمر حداقل دو هزار ساله دارند و در ادبیات و همچنین افسانههای قدیمی از آنها با عنوان سرو آزاد یا سرو کوهی نیز نام برده شده است. هر جا «اورس» دیده شود به سرعت آن پهنه را جزو مناطق تحت حفاظت قرار میدهند تا گزندی به این درختان کمیاب و باارزش وارد نشود. این درخت چوب بسیار مقاوم و سرسختی دارد و همین ویژگی سبب بهرهبرداریهای زیادی از آن شدهاست.
نویسنده کتاب کاسههای آب باران افزود: این در حالی است که قطع این درختان به طور آشکاری بر اکوسیستم منطقهای که در آن روییده تأثیر میگذارد و این در اصل به دلیل نوع ریشه دواندن این درخت خاص در دل خاک است. برای بلندتر شدن چند سانتیمتر قامت این درخت، چند صد سال طول میکشد. با این حال بر طبق گزارشها و عکسهای مردم بومی منطقه شوربختانه نشان از این دارد که تا به حال بیش از ۱۰۰ اصله درخت باارزش و به نوع خود خاص «اورس» قطع شده است تا سد «فینسک» مورد بهرهبرداری قرار بگیرند.
مافیا و غارتگران آب داریم، مدیرت آب نه!
وی ادامه داد: وقتی صحبت وزیر نیرو هم شنیده نمیشود این حکایت پررنگتر میشود که یک خودسری و یا لجاجتی در پشت این قضیه است که کمر به نابودی و غارت منابع آبی استان مازندران بسته است. از سرگیری مذاکره درباره ساخت سد فینسک، بعد از مخالفت جدی وزارت نیرو، استاندار، نمایندگان مجلس مازندران و برخی فعالان حوزه محیط زیست، این حقیقت را آشکارتر کرده و به این نتیجه میرساند که موافقان و ذینفعان سد به دنبال فشار سیاسی برای تکمیل پروژه فینسک هستند. چرا که حتی اگر مجوزی هم صادر شده باشد در دوران رئیسجمهور پیشین توانستند تمام مجوزهای این سد را یکطرفه بگیرند.
عضو کمیته بحران زیست محیطی در منطقه منا با این پرسش که چطور امکان دارد که مجوز محیط زیست برای این پروژه صادر شود در حالی که استان مازندران هیچ نماینده و دخالتی در ارزیابی محیط زیست سد فینسک نداشته است؟ افزود: چطور امکان پذیر است که پروژهای به این مهمی که مساحت زیادی از منابع آب، خاک، توپوگرافی وغیره را در بر بگیرد ولی استان مازندران هیچ اجازهای برای دفاع از خود نداشته باشد؟
وی افزود: وقتی وزارت نیرو با آگاهی کامل از نابسامانیهای حوزه مدیریتی منابع آب کشور بدون در نظر گرفتن و اهمیت گذاری اولویتهای اساسی و مهم به مردم مازندران و به نوعی مخالفان سد «فینسک» وعده میدهد که «نگران نباشید برای شما هم سدهای زارم رود و چهاردانگه وگلوگاه و هراز و البرز و … را خواهیم ساخت» یعنی اینکه ما در کشور «مدیریت منابع آب» نداریم، بلکه پدیده «غارتگران و مافیای سد سازی و انتقال آب» داریم…!
جمع بندی نهایی و راهکارها برای سد فینسک
این کارشناس برجسته محیط زیست و محقق بینالمللی ادامه داد: بنده اعتقاد دارم که با توجه به دلایل و مستندات ذکر شده بالا، درباره منابع آبی حوضههای مربوط به البرز شمالی در استان مازندران به استان سمنان هیچ گونه مذاکره و مماشاتی نباید صورت بگیرد و این سد باید برای همیشه مختومه شود.
وی افزود: در حقیقت طرح انتقال آب بین حوضهای مدتهاست که شکست خورده و در هیچ کجای دنیا از این روش استفاده نمیشود بلکه همواره برای مدیریت بهینه مصرف آب در آن منطقه و آداپته کردن آن منطقه آسیب پذیر در شرایط بحرانی تلاش میشود. در هیچ کجای دنیا، برای آبادی موقت به ظاهر یک ناحیه نابودی و تخریب ناحیه دیگری را با این سرعت انجام نخواهند داد.
این پژوهشگر محیط زیست تصریح کرد: ساخت سد فینسک در اصل میتوان گفت که یکی از وحشتناکترین پروژههای زیست محیطی در چند سال اخیر است که میتواند به استان مازندران با این همه جذابیت بی نظیرش، ضربه بسیار مهلک و جدی وارد کند و عاقبت شبیه به زاینده رود و کارون را برای رودخانههای سرسبز تالار و تجن رقم بزند. ساخت سد فینسک، یک «خیانت» و «جنایت» در حق مازندران میتوان بر شمرد که به نوعی نه تنها غارت و نابودی منابع آبی تجن را رقم زده بلکه عاقبتش بسیار تلخ و نامیمون برای تجن، مازندران و خزرنشینان خواهد بود.
با ارائه مستندات توسط کارشناسان، ساخت این سد باعث نابودی ۴۰ هکتار جنگل هیرکانی، از بین رفتن ۴۰۰ هکتار زمین کشاورزی، تخریب گسترده منابع خاکی، آسیب به منطقه حفاظت شده پرور، حذف حقابه حداقل بیش از ۶ هزار هکتار از شالیزارهای مازندران به علاوه آوارگی مردم در حداقل ۲۵ روستاهای درگیر است. اینها به منزله فاجعه و بحران جدی است.