کد خبر : 1426 تاریخ : ۱۴۰۲/۵/۲۶ - 14:35
ادعاهای عجیب یک نماینده مجلس درباره جزییات تغییر یکی از مدیران ارشد وزارت کشور معاون سیاسی وزیر کشور حاضر به کنار رفتن نبود/ می‌گفت «از بالا به من تکلیف شده و می‌مانم»/ وزیر کشور ناگزیر به برکناری معاون سیاسی خود شد احسان ارکانی، نماینده مجلس از تحولات عجیبی در جریان تغییر محمدرضا غلامرضا معاون سیاسی پیشین وزیر کشور پرده برداشته است.

به گزارش پایگاه خبری استان سازان، احسان ارکانی، نماینده مجلس در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد گفت: مدتی بود که آقای وحیدی به عنوان وزیر کشور به دنبال برکناری آقای غلامرضا بود. من شنیدم، خود غلامرضا حاضر به تمکین از نظر وزیر و کنار رفتن نبوده و عنوان می‌کرده: «از بالا به من تکلیف شده و من اینجا می‌مانم!» نهایتا وزیر ناگزیر به عزل و برکناری این فرد شده است.

در ادامه بخش‌هایی از اظهارات ارکانی آمده است:

او اظهار داشت:

*منظور من از استقرار اتاق فکر انحرافی، فقط در وزارت کشور نیست. این اتاق فکر انحرافی، فراتر از وزارت کشور است و بخش‌های وسیعی از دولت، مجلس و فضای مدیریتی را شامل می‌شود. اتاق فکر این جریان انحرافی، محفلی است که ترکیب‌های مختلفی را در درون خود دارد.

* مجلس یازدهم تلاش کرده همواره منتقد دلسوز و منصفی در برابر کوتاهی‌ها، ناکارآمدی‌ها و کج‌روی‌های دولت، مدیران و وزرا باشد؛ این روند به مذاق این محفل انحرافی خوش نیامده و این جریان قصد داشته و دارد که با مدیریت رخداد‌ها به تخریب نمایندگان و مجلس بپردازند تا مجلس بعدی به مجلسی کاملا وکیل‌الدوله بدل شود.

نشانه‌های این تلاش‌ها را در دخالت‌های مدیریتی تهران و شهرستان‌ها به عینه می‌توان ردیابی کرد. هر موضوعی که باعث تخریب نمایندگان فعلی و حمایت و تقویت رقبای آن‌ها که حامیان افراطی دولت هستند، شود، مورد استقبال این جریان انحرافی در دولت و نهاد‌های فراتر از آن قرار می‌گیرد.

در این پازل معاونت سیاسی وزارت کشور که رئیس ستاد انتخابات هم محسوب می‌شود، نقش ویژه‌ای داشته و همچنان دارد. رفتار‌ها و حرکات غلامرضا (معاون سیاسی سابق وزیر کشور) در مسیر اجرای این پازل، قابل ارزیابی است.

غلامرضا معاون سیاسی سابق وزیر کشور در شرایطی که قانونا زیر دست وزیر کشور بود، حتی خودش را ملزم به تمکین از مقام مافوق خود نمی‌دانست و با محافلی خارج از وزارت کشور هماهنگ بود. این رویکرد در بسیاری از بخش‌های دیگر دولت هم دنبال می‌شود.

مدیران و وزرای دولتی با محافلی خاص خارج از دولت در ارتباط هستند و خود را ملزم به پاسخ‌گویی به آن‌ها می‌دانند. حتی صدور بخش‌نامه اخیر علیه مجلس هم بدون اطلاع وزیر کشور بوده است.

*مدتی بود که آقای وحیدی به عنوان وزیر کشور به دنبال برکناری آقای غلامرضا بود. من شنیدم، خود غلامرضا حاضر به تمکین از نظر وزیر و کنار رفتن نبوده و عنوان می‌کرده: «از بالا به من تکلیف شده و من اینجا می‌مانم!» نهایتا وزیر ناگزیر به عزل و برکناری این فرد شده است.

اگر به اطلاعیه وزیر کشور هم توجه کنید از عنوان «تغییر» استفاده شده بود نه «استعفا»؛ اما این آقا امروز (چهارشنبه) ادعا کرده که من استعفا داده‌ام! شخصا امروز دوباره از وزارت کشور استعلام کردم، گفتند استعفایی در کار نبوده و غلامرضا برکنار شده است.

*کلیت ماجرا مشخص است. به‌رغم ادعا‌های غلامرضا و برخی دیگر از افراد دولتی در این خصوص که مجلس در کار دولت دخالت می‌کند، بر عکس آن در حال وقوع است.

هر جا که نمایندگان به دنبال استیضاح، تحقیق و تفحص و پرسش از وزرا هستند، این دولتی‌ها هستند که با دخالت در کار قوه مقننه و فشار و تهدید بر نمایندگان، سعی دارند نماینده را از اعمال وظایف قانونی خود باز دارند و مانع‌تراشی کنند.

* سر هر موضوعی این اتاق فکر انحرافی یک پروژه علیه مجلس تعریف می‌کند. در حالی که دولت باید پاسخ‌گوی افتضاح معیشتی کشور، گرانی عجیب و غریب گوشت و مرغ و خودرو و... باشد. در یک‌سال اخیر وضعیت تورمی کشور هولناک بوده. در اوج تابستان که فصل کشاورزی است، هر روز از حوزه انتخابیه من و سایر حوزه‌ها تماس می‌گیرند که دولت در میانه فصل آبیاری، برق چاه‌های کشاورزان را هر روز (یا یک روز در میان) قطع می‌کند.

کشاورزی کشور در حال نابودی است؛ دامداری کشور که پارسال به دلیل حذف ارز ترجیحی نابود شد، معلمان حقوق عید خود را نگرفتند، حق‌التدریسی‌ها از بهمن حقوق نگرفتند، کارمندان و بازنشسته‌ها در سالی که تورم رسمی کشور ۵۰ درصد بوده، ۲۵ درصد افزایش دستمزد داشتند.

وضعیت کارگران مظلوم هم بهتر نیست. دولت به جای پاسخ‌گویی به این افتضاح مدیریتی تلاش می‌کند سوژه‌سازی و حاشیه‌سازی عمومی را به سمت رفتار‌های تقابلی بین مجلس و دولت سوق دهد.

*اگر آقای رئیسی بیاید و کابینه‌ای مقتدر با استفاده از وزرای کارآمد و انقلابی تشکیل دهد، اتفاق خوبی می‌افتد. اما واقعا در انتخاب کابینه، استانداران، مدیران و... آنچه در این ۲ سال دیدم به جای شایسته‌سالاری و کارآمدمحوری نیرو‌های انقلابی، انتخاب و انتصاب رفقا و دوستان باب شده است.