منش پزشکیان
پزشکیان اصولگراست، نه از آن منظر که حزب و دسته و گروهها او را به این نام بخوانند، بل از جهت که در چهارچوب ایدئولوژیک دینی، زیست اجتماعی و سیاسی داشته و امروز هم میشود او را بدین نام خواند؛ منش و مشی زیستی او بر گرفته و متاثر از نظام معرفتی اسلام است به گونهای که امروز هم اگر سخن بر زبان میراند مصادیقش در آیات و روایات و نهجالبلاغه است. نگاه او به جهان الهیاتی است، الهیات به این معنا که اگر قرار است ایرانی نوین داشته باشیم، ارجاعات ما – برای بازتعریف این ایران نوین - به کتاب و سنتی است که از اسلام مانده است. ارجاعاتی که همیشه از نهجالبلاغه و آیات و احادیث و روایات میآورد بازگو کنندهی این دیدگاه است. این منش که فقط بخش اندکی از آن بیان شد؛ میتواند یک ویژگی نسلی باشد، مانند ویژگی نسلی دهه شصتیها، هفتادیها، هشتادیها و نودیها و آنهایی که به نسل z مشهورند.
روش الهیتبار الهیتبار هم از همین نسل است، او اصولگراست؛ با همان تعریفی که از منش پزشکیان گفتیم. او اصولگراست از آن منظر که خاک و مام میهن با خانوادهاش یکی است، خانوادهاش خون میدهد تا خاک وطن بماند، میایستد تا آداب و سنن تاریخی ایران زنده بماند. الهیتبار در خانوادهای زیسته که از شهدای ترور در آن تنفس کرده تا شهدای دفاع مقدس و جانبازی و .... روش الهیتبار در ساحتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی شیاهت بسیاری به نسل خودش دارد. نسلی که پزشکیان هم در آن حضور داشته، نسلی که روش و منشاش پاسداشت خاک و ایران و ایمان است.
چرا الهیتبار برای همدان فرصت است؟
الهیتبار فرصت است چون همدان را میشناسد، چون سالها در شهرستانهای استان فرماندار بوده، چون سالها شهردار بوده، چون معاون سیاسی بوده و چون همدان خاک اوست و او این خاک و مردمش را میشناسد. الهیتبار فرصت است چون اصولگراها که فعلا مجلس در دست آنهاست، نمیتوانند با همان چوبی که اصلاحطلبها را میترسانند، الهیتبار را بزنند. او هم از دستگاههای امنیتی مطلع است و هم فضای اقتصادی استان را میشناسد. الهیتبار فرصت است، چون توان اجماعسازی دارد، چون حرفش را میخوانند، چون سرمایهی اجتماعی دارد، چون پایگاه مردمی دارد. الهیتبار فرصت است، چون تشکلهای مردمنهاد، چهرههای شاخص و تراز در حوزههای فرهنگ و هنر از طرفی، تشکلهای مردم نهاد محیطزیست و گردشگری و میراث از سوی دیگر دست در دستش دارند. الهیتبار فرصت است؛ چون توازن را در جریانات سیاسی استان ایجاد میکند. استان همدان، نباید به شیوهی پدرخواندهای ساختارش جلو برود. اگر فضای سالم سیاسی میخواهیم باید همه را ببینیم، همانی که رئیس دولت میگوید. همدان ملک و مال فرد و جریان و جبهه و گروهی نیست. مهم است کسی بیاید که به این اعتقاد داشته باشد؛ الهیتبار ِاصولگرا، نه باج میدهد نه باج میگیرد. الهیتبار فرصت است، چون وزارت کشور را میشناسد، در دولت ارتباطات خوبی دارد، امروز توسعه، خواسته یا ناخواسته وابستگی زیادی به روابط غیر ساختاری (دوستانه) دارد. مدیرانی میتوانند موفق باشند که دوستان بیشتر دارند؛ و الهیتبار از این دست است. الهیتبار فرصت است، چون هم با دستگاههای تأمینکننده امنیت مرتبط است، و هم مردم را خوب میشناسد. یکی از موضوعات مهم این است که در مراسمات، جشنها، برنامهها و جشنوارهها ... شورای تأمینی برای استان تصمیم بگیرد که رئیس آن هم امنیت را خوب بشناسد هم نگاه حداکثری به مردم از جهت نشاط اجتماعی داشته باشد. همدان هم باید «دار المومنین و المجاهدین» باشد، هم استانی که مردمش «نشاط اجتماعی» داشته باشند. کسی میتواند این توازن را برقرار کند که هر دو را خوب بشناسد.
لیست نمایندگان / موضع اصلاحطلبها
همانقدر که معرفی الهی تبار به عنوان تنها گزینه اصلاحطلبان یک اشتباه استراتژیک بود، به همان میزان هم موضعگیری احتمالی نمایندگان استان در برابر معرفی الهیتبار در میان گزینهها صحیح نیست. (هنوز اطلاع دقیقی از اسامی معرفی شده نداریم) نمایندگان با چند موضوع مواجه هستند. اول اینکه گزینهای را معرفی کنند که برای وزارت کشور قابل تأمل باشد، دوم اینکه خودشان با او اجتماع داشته باشند، سوم اینکه جایگاه فرد و رزومهی او در شان صندلی استانداری پایتخت تاریخ و تمدن ایران باشد. چهارم اینکه در داخل استان چهرههای شاخص او را پذیرا باشند. حالا باید دید وزارت کشور چه میزان بر رأی نمایندگان میگراید یا چه میزان نگاه اصلاحطلبها را بر میتابد. در هر حال جایگاه الهیتبار در شهر و استان همدان، جایگاهی ویژه و مرکزی برای بسیاری از گروههای اصلاحطلب و اصولگراست.